حكايت عارفانه ، حضور امام سجّاد در دفن شهیدان کربلا
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
طبق روایان متعدد، دفن امام معصوم (ع) توسط امام معصوم دیگر انجام میگیرد.
بر این اساس، امام هشتم حضرت رضا(ع) هنگام شهادت پدرش امام موسی بن جعفر(ع) از مدینه به بغداد رفت و عهدهدار کفن و دفن جسد مطهر آنحضرت گردید.
در آن زمان عدهای بودند که این موضوع را باور نداشتند، حضرت رضا(ع) با یکی از این افراد، بنام «علی ابن ابی حمزه» مناظره کرد و به او فرمود:
«به من بگو، آیا حسینبن علی (ع) امام بود یا نه؟!»
او گفت: «امام بود.»
امام رضا(ع) فرمود: «چه کسی متصدی دفن آنحضرت گردید؟»
او گفت: علیبنالحسین، امام سجّاد(ع) متصدی آن شد.
حضرت رضا(ع) فرمود: «امام سجاد(ع) در این هنگام کجا بود؟» علی بن ابی حمزه گفت: «آنحضرت در این هنگام، در زندان کوفه بود و بیآنکه زندانبانها متوجه شوند، از زندان بیرون آمد و به کربلا رفت.»
امام رضا(ع) فرمود: «کسی که این امکان را به امام سجاد(ع) داد که از زندان کوفه به کربلا برود و در دفن جسد مطهر پدرش حاضر گردد، به من نیز که صاحب امر هستم، امکان رفتن به بغداد را خواهد داد، با اینکه من در زندان و اسارت نیستم.»
هنگامی که امام سجاد(ع) (روز سیزدهم محرم سال 61) به کربلا آمد، دید جعی از بنی اسد، حیران و سرگردان در کنار پیکرهای پارهپاره شهدا ایستادهاند و بدنها را نمیشناسند و نمیدانند که چه کنند؟!
امام سجّاد علیهالسّلام خود را به آنها معرفی کرد و علت آمدنش را به آنها گفت، و بدنها را به آنها شناساند، و دستور داد هر کدام را به نحوی به خاک سپردند، زنهای بنی اسد در حالی که موی سرشان را پریشان کرده و دست به صورت میزدند، بلند میگریستند، و مردان بنیاسد در دفن شهداء، کمک میکردند.
و در آخر کار، سجّاد علیهالسّلام کنار جسد مطهر پدرش امام حسین علیهالسّلام آمد و آن را به آغوش گرفت، و گریه سخت کرد، و آه جانکاه او بلند شد، سپس به کنار آمد، مقداری از خاک زمین را رد کرد قبر آمادهای پدیدار شد، خودش به تنهائی بدن را برداشت و در میان قبر گذاشت، وقتی که آن را در لحد قبر داد، خم شد و صورتش را روی رگهای بریده گلوی امام حسین(ع) نهاد و فرمود: «خوشا به سعادت آن زمینی که جسد پاک تو را در برگرفت، دنیا بعد از تو، تاریک است، و آخرت به نور تو درخشان میباشد، شبها بعد از تو با دشواری، صبح میگردد، و اندوه ما از فراغ تو همیشگی است تا آن هنگام که خداوند افراد خاندانت را به تو ملحق سازد، آخرین سلامم بر تو ای فرزند رسولخدا، و رحمت و برکات خدا بر تو باد.»
سپس بیرون آمد و روی قبر را پوشانید، و بر آن چنین نوشت:
هذا قبر الحسین بن علی بن ابیطالب الذی قتلوه عطاشاناً غریباً.
: «این قبر حسین، فرزند علی بن ابیطالب علیهالسّلام است که او را با لب تشنه و غریب، کشتند».
سپس امام سجاد(ع) کنار نهر علقمه آمد و جسد پارهپاره عمویش عباس (ع) را دید، خود را به روی بدن افکند، و فرمود:
علی الدنیا بعدکَ العفایا قمر بنی هاشمٍ.
: «ای ماه بنی هاشم، بعد از تو خاک بر سر دنیا.»
سپس جسد به خون طپیده آنحضرت را، تنها به خاک سپرد، و به بنی اسد فرمود: افرادی (نامرئی) با من هستند که مرا کمک میکنند.
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 26 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..
