حكايت عارفانه ، حمایت علی از مستضعف و رضایت از ضارب‏

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ‏
امیرمؤمنان علی (ع) در کوفه به بازار خرمافروشان رفت، در آنجا دید کنیزی گریه می‏کند، از او پرسید: چرا گریه می‏کنی؟
او گفت: صاحب من یک درهم به من داد، که خرما بخرم، آمدم و از این مرد (اشاره به خرما فروش) خرما خریدم و نزد صاحبم بردم، او آن خرما را نپسندید، و به من گفت برو پس بده، آمده‏ام پس بدهم، این خرما فروش قبول نمی‏کند، این است که نگران و حیران هستم.
امام علی (ع) به خرما فروش فرمود: «ای بنده خدا! این زن، خدمتکار است، و تقصیری ندارد، پولش را به او بده و خرمای خود را بگیر.»
مرد خرما فروش که علی (ع) را نمی‏شناخت، برخاست و به علی (ع) اعتراض کرد و مشتی به آنحضرت زد (که چرا دخالت می‏کنی؟)
مردم متوجه شدند و به او گفتند: این شخص امیرمؤمنان علی (ع) است، خرما فروش، سخت متأثر شد و رنگش پرید، و بی‏درنگ درهم زن را به او داد، سپس به علی (ع) عرض کرد: «ای امیر مؤمنان از من راضی باش، معذرت می‏خواهم.»
امام علی (ع) فرمود: «هرگاه خودت را اصلاح کنی و حقوق مردم را بپردازی از تو خشنود خواهم بود.»







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 26 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0