حكايت عارفانه ، سؤال از خون پشه
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
ابن ابی میگوید نزد عبدالله بن عمر بودم مردی نزد او آمد و پرسید: «اگر خون پشه به لباس انسان، مالیده باشد، و با آن لباس، نماز بخواند، صحیح است یا نه؟!»
ابن عمر به او گفت: «تو کیستی؟!
او گفت: «من از اهالی عراق هستم.»
ابن عمر گفت: «به این شخص بنگرید، درباره خون پشه از من سؤال میکند، با اینکه فرزند رسول خدا(ص) (یعنی امام حسین علیه السلام) را میکشند (و از ریختن خون او سؤال نمیکنند) و من از رسولخدا(ص) شنیدم که درباره حسین(ع) و برادرش حسن (ع) فرمود: هما ریحانتی من الدنیا: «این دو، دو گل خوشبوی من از دنیا هستند.»
و براستی عجیب است، که بعضی از مردم، نسبت به مسائل بسیار مهم، بی تفاوت هستند، ولی نسبت به مسائل ساده، حساس میباشند، و این از نشانههای بیخردی و نادانی است.
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 26 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..
