حكايت عارفانه ، شهادت رزمنده یک دست
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
در داستان قبل سخنی از زید (بن صوحان) به میان آمد و پیامبر(ص) در شأن او فرمود: «زید چه زید؟» سپس فرمود: یک دست او قبل از خودش به آن، میپیوندد.
در سالهای اول خلاف امام علی (ع)، بیعت شکنان، جنگ جمل را در بصره بر ضد علی (ع) براه انداختند، سپاه علی (ع) همراه امام، برای دفاع از حق، با آنها جنگیدند.
زید از یاران مخلص امام علی (ع) بود، و از مجاهدان نامی و بزرگ اسلام به شمار میآمد، و یک دستش در جنگ نهاوند، از بدن جدا شده بود، در عین حال با یکدست در جنگ جمل در رکاب امیرمؤمنان علی (ع) با دشمن جنگید تا به شهادت رسید.
او قبل از شهادت، به امام علی (ع) عرض کرد: «من در این جنگ کشته میشوم.» امام به او فرمود: «از کجا میگوئی؟»
عرض کرد: «در خواب دیدم دست بریدهام از آسمان فرود آمد و مرا به طرف بالا میکشاند.»
وقتی که علی (ع) کنار جسد به خون طپیده زید آمد، بالای سرش نشست و فرمود:
رحمک الله یا زید قد کنت المئونة عظیم المعونة.
:«ای زید خدا تو را رحمت کند، تو آدم کم خرج بودی و در عین حال پشتیبان نیرومند دین بشمار میآمدی.»
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 26 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..
