حكايت عارفانه ، عذاب قبر
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
امام صادق (ع) فرمود: شخص نیکوکاری از دنیا رفت، او را به خاک سپردند، در عالم قبر (مأمورین الهی) او را نشاندند، یکی از مأمورین به او گفت: ما میخواهیم صد تازیانه از عذاب الهی را بر تو بزنیم.
مرد نیکوکار گفت: طاقت ندارم.
مأمور گفت: 99 تازیانه میزنیم.
او جواب داد: طاقت ندارم.
مأموران الهی (بخاطر اینکه آن شخص، مرد نیکوکار بود) عدد به عدد کم کردند و او مکرّر در جواب میگفت: طاقت ندارم.
تا اینکه مأموران گفتند: یک تازیانه به تو میزنیم، و دیگر هیچ راهی برای عفو این یک تازیانه نیست، حتماً باید این تازیانه را بخوری.
او پرسید: به خاطر چه گناهی این تازیانه را میزنید؟
مأموران در پاسخ گفتند:
«لانّک صلیت یوماً بغیر وضوء، و مررت علی ضعیف فلم تنصره.»
: «زیرا تو یک روز بدون وضو نماز خواندی و در کنار مظلوم ضعیفی عبور کردی ولی او را یاری ننمودی».
همان یک تازیانه را زدند، قبر او پر از آتش شد.
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 26 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..
