حكايت عارفانه ، علامه در خدمت امام زمان

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ‏
علامه حلی (متوفی 726 هجری قمری) در زادگاهش «حلّه» سکونت داشت و دارای حوزه درس بود، او هر شب جمعه با وسائل آن زمان، از حلّه به کربلا برای زیارت مرقد شریف امام حسین (ع) می‏رفت، (با اینکه بین این دو شهر، بیش از ده فرسخ فاصله است) با این کیفیت که بعد از ظهر پنجشنبه سوار بر الاغ خود، براه می‏افتاد و شب جمعه در حرم مطهر امام حسین (ع) می‏ماند و بعد از ظهر روز جمعه به «حلّه» مراجعت می‏کرد.
در یکی از روزها که به طرف کربلا رهسپار بود، در راه شخصی به او رسید و همراه علامه با هم به کربلا می‏رفتند، علامه با رفیق تازه‏اش هم صحبت شد و در این میان مسائلی به میان آمد، علامه دریافت که با مرد بزرگ و عالمی سترگ همصحبت شده است، هر مسأله مشکلی می‏پرسید، رفیق راهش جواب می‏داد، از وسعت علم رفیق راهش، متحیر ماند، با هم گرم صحبت بودند تا آنکه در مسأله‏ای، آن شخص برخلاف فتوای علامه فتوا داد. علامه گفت: «این فتوای شما بر خلاف اصل و قاعده است، دلیلی هم که این قاعده را از بین ببرد نداریم».
آن شخص گفت: «چرا دلیل موثقی داریم که شیخ طوسی (ره) در کتاب تهذیب در وسط فلان صفحه، آن را نقل کرده است».
علامه گفت: «من چنین حدیثی در کتاب تهذیب ندیده‏ام».
آن شخص گفت: «کتاب تهذیبی که در پیش تو است، در فلان صفحه و سطر،این حدیث، مذکور است».
علامه در دنیائی از حیرت فرو رفت، از این رو که این شخص ناشناس، تمام علائم و خصوصیات نسخه منحصر به فرد کتاب تهذیب را که داشت گفت، درک کرد که در پیشگاه شخص بزرگی قرار گرفته، لذا مسائل پیچیده‏ای که برای خودش حل نشده بود، مطرح کرد و جواب شنید، در این وقت تازیانه‏ای که در دست داشت به زمین افتاد، در این هنگام از آن شخص ناشناس پرسید: «آیا در غیبت کبری امام زمان (ع)، امکان ملاقات با آنحضرت وجود دارد؟» آن شخص ناشناس، که تازیانه را از زمین برداشته بود و به علامه می‏داد، دستش به دست علامه رسید، و گفت:
«چگونه نمی‏توان امام زمان (ع) را دید، در صورتی که اکنون دستش در دست تو است!».
علامه با شنیدن این سخن، خود را به دست و پای امام زمان (عج) انداخت، و آن چنان محو عشق شوق او شد که مدتی چیزی نفهمید، و پس از آنکه به حال عادی خود بازگشت، کسی را در آنجا ندید، بعد که به منزل مراجعت نمود و کتاب تهذیب خود را باز کرد، دید آن حدیث با همان علائم، از صفحه و سطر، تطبیق می‏کند، در حاشیه آن صفحه کتاب نوشت: «این حدیثی است که مولایم، امام زمان (عج) مرا به آن خبر داده است». عده‏ای از علماء همان خط را در حاشیه آن کتاب دیده‏اند.







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 26 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0