حكايت عارفانه ، علی در برابر هدیه رشوه‏نما

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ‏
اشعث بن قیس، در عصر خلافت امام علی(ع) از سران خوارج و نفاق بود، در هر فرصتی کینه توزی خود را نسبت به امیرمؤمنان علی (ع) آشکار می‏ساخت.
او به فکر خام خود خواست با کارهائی خود را به حریم علی(ع) نزدیک کند، و بعد در فرصتهای مناسب، به سود خود بهره برداری نماید. یکی از کارهای او که با شکست مفتضحانه روبرو شد این بود که حلوای خوش طعم و لذیذی تهیه کرد و آن را در ظرفی گذاشت و سر آن را پوشید و نیمه شب به در خانه امام علی(ع) آورد و به نام هدیه به امام علی(ع) تقدیم کرد (با اینکه رشوه بود اما و تحت پوشش نام هدیه، می‏خواست علی(ع) را فریب دهد.)
امام علی(ع) در برابر این عمل ریاکارانه اشعث، به او فرمود:
اصلة ام زکاة ام صدقة...:«آیا این حلوا هدیه است یا زکات است و یا صدقه است؟ که زکات و صدقه به ما حرام است.»
اشعث گفت: لا ذا ولا ذاک و لکنّها هدیّة.
:«نه زکات است و نه صدقه، بلکه هدیه است.»
امام علی (ع) به آن ریاکار توجیه‏گر فرمود: «آیا از طریق دین خدا وارد شده‏ای تا مرا فریب دهی؟ یا دستگاه ادراک تو قاطی رفته و یا دیوانه شده‏ای؟ و یا هذیان می‏گوئی؟
والله لو عطیت الا قالیم السّبعة بما تحت افلاکها علی ان اعصی الله فی نملة اسلبها جلب شعیرة مافعلته.
:«سوگند به خدا اگر اقلیمهای هفتگانه را با آنچه در زیر آسمانها است به من بدهند که خداوند را بر گرفتن پوست جوی از دهان مورچه‏ای نافرمانی کنم، هر گز نخواهم کرد و این دنیای شما از برگ جویده‏ای که در دهان ملخی باشد نزد من خوارتر و بی ارزشتر است.» این است یک نمونه از موضعگیری قاطع امام علی(ع) در برابر فرصت طلبان که با استتار و توجیه هدیه، می‏خواستند به آنحضرت رشوه دهند و راه نفوذی به دستگاه او بیابند.







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 26 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0