حكايت عارفانه ، مسلمان بیگانه از مسجد
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
شخصی در ظاهر مسلمان بود، ولی به اصطلاح، مسلمان شناسنامهای، او در امور و احکام اسلام کاملاً بیتفاوت بود، مثلاً اصلاً با مسجد میانه نداشت، مسجد رفتن برای او بسیار سخت بود و اگر احیاناً از کنار آن رد میشد، با کمال بیاعتنائی عبور میکرد.
روزی با یکی از پسرانش که کودک بود، بر سر موضوعی نزاع کرد و بلند شد تا پسرش را کتک بزند، پسر از دست او فرار کرد، و پسرش را دنبال نمود، تا اینکه پسر به طرف مسجد آمد و میدانست که پدرش با مسجد میانه ندارد، رفت داخل مسجد، آن پدر تا نزدیک در مسجد آمد، ولی وارد مسجد نشد و در همانجا فریاد زد «بیا بیرون، بیا بیرون، من در تمام عمر به مسجد نیامدهام، نگذار اکنون وارد مسجد شوم بیا بیرون »
آری افرادی هستند که رابطه آنها با مسجد این گونه است، و بعضی تنها هنگام مجلس ترحیم بستگانشان به مسجد میروند، گوئی مسجد را برای مردگان ساختهاند.
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 26 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..
