حكايت عارفانه ، نامه امّ‏سلمه به معاویه‏

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ‏
پس از آنکه امام حسن مجتبی (ع) در مدینه (بوسیله زهری که معاویه فرستاده بود) به شهادت رسید، معاویه در مراسم حج شرکت کرد، و سپس به مدینه آمد، تصمیم گرفت بالای منبر رود و در حضور اصحاب و مسلمین به لعن و ناسزاگوئی به ساحت مقدس علی (ع) بپردازد.
به او گفته شد که «سعد وقاص» در مدینه است و به این کار راضی نیست، او را نزد خود حاضر کن و به این کار راضی کن.
معاویه، سعد را نزد خود طلبید و جریان را به او گفت، سعد گفت: اگر در مسجد ، علی (ع) را لعن کنی، من از مسجد خارج می‏شوم، و دیگر به مسجد باز نمی‏گردم»، معاویه از تصمیم خود منصرف شد.
وقتی که پس از مدتی، سعد وقاص از دنیا رفت، معاویه بر بالای منبر، علی (ع) را لعن کرد، و به کارگزارانش دستور داد که آنحضرت را بر بالای منبر، لعن کنند، آنها دستور معاویه را اجرا نمودند.
امّ‏سلمه (همسر نیک پیامبر «ص») برای معاویه نامه نوشت که: «شما با این کار، خدا و رسولش را لعنت می‏کنید، زیرا شما وقتی علی (ع) را لعن می‏کنید، در حقیقت آنکس را که علی (ع) را دوست دارد نیز لعن می‏کنید، و من گواهی می‏دهم که خدا و رسولش، علی (ع) را دوست می‏داشتند»، ولی معاویه به سخن امّ‏سلمه، اعتنا نکرد.







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 26 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0