حكايت عارفانه ، نگهداری پاداش الهی

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ‏
ابراهیم یکی از پسران پیامبر(ص) بود که مادرش «ماریه قبطیه» نام داشت، ابراهیم در سال هشتم هجرت در مدینه متولد شد و در سال دهم در حالی که حدود یکسال و ششماه عمر کرده بود از دنیا رفت.
هنگامی که ابراهیم از دنیا رفت، تصادفاً در آن روز خورشید گرفت، مردم گفتند: گرفتن خورشید به خاطر مرگ ابراهیم است .
پیامبر(ص) به منبر رفت و فرمود: ای مردم! خورشید و ماه دو نشانه قدرت الهی هستند، که به فرمان خدا سیر می‏کنند و بفرمان خدا گاهی گرفته می‏شوند، و کسوف خورشید ربطی به مرگ ابراهیم ندارد؛ هر گاه یکی از آنها گرفته شد نماز آیات بخوانید (به این ترتیب از پیدایش چنین خرافه‏ای جلوگیری کرد.)
سپس از منبر فرود آمد، و بدن ابراهیم را غسل داد و حنوط و کفن کرد و آنگاه جنازه او را برداشتند و به قبرستان بقیع بردند، و او را به خاک سپردند.
مردم گفتند: پیامبر(ص) بر اثر ناراحتی و بی تابی، نماز میّت را فراموش کرد، آنحضرت به طرف حاضران ایستاد و فرمود :ای مردم اکنون جبرئیل نزد من آمد و سخن شما را در غیاب من، به من خبر داد، شما می‏پندارید من نماز بر جنازه ابراهیم را به خاطر غم و اندوه و بی تابی فراموش کردم، ولی گمان نادرست کردید، زیرا خداوند...به من امر کرد که بر جنازه شخصی که نماز می‏خواند (یعنی به حد شش سالگی رسیده که عقل و درک نماز خوندان را پیدا کند) نماز بخوانم.







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 26 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0