حكايت عارفانه ، نگین عقیق، و سه جمله در آن
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
وقتی که اخبار نبوت پیامبر اسلام (ص) به حبشه رسید، نجاشی پادشاه عادل و حقجوی حبشه به وزرای خود گفت: «من میخواهم این شخصی را که در مکّه ادعای پیامبری میکند، امتحان کنم، به این ترتیب که هدایائی را نزد او میفرستم، و در میان هدایا نگین یاقوت و نگین عقیق میگذارم، اگر او دنیا طلب باشد و ادعای پیامبری را برای رسیدن به پادشاهی، نموده باشد، از آن نگینها، یاقوت را برای خود بر میدارد، و اگر پیغمبر به حق باشد، عقیق را بر میدارد.
به دنبال این تصمیم، هدایای گرانقیمتی تهیه کرد و در میان آنها نگین یاقوت و عقیق گذاشت و برای پیامبر(ص) فرستاد.
هنگامی که این هدایا به پیامبر(ص) رسید، آنها را پذیرفت و بین اصحاب خود تقسیم نمود، و برای خود چیزی برنداشت جز نگین عقیق را که سرخ بود، سپس آن را به علی (ع) و فرمود: «ای علی! یک سطر (جمله) روی این نگین بنویس» و آن جمله «لااله الاالله» باشد.
امام علی (ع) آن نگین را گرفت و نزد حکاک (نگین ساز) برد و فرمود: روی این نگین دو جمله بنویس، یک جمله را که رسول خدا(ص) دوست دارد و آن «لااله الاالله»است و یک جمله را که من دوست دارم و آن: «محمد رسول الله» است .
نگین ساز به همین سفارش عمل کرد، امام علی (ع) نزد او آمد و نگین راگرفت و به حضور پیامبر (ص) آورد، پیامبر (ص) دید روی آن به جای یک جمله سه جمله نوشته شده است،به علی (ع) فرمود: من گفته بودم یک جمله (لاالهالاالله) نوشته، نه سه جمله .
علی (ع) عرض کرد: سوگند به حق تو، من به نگین ساز گفتم: یک جمله را که تو دوست داری (لااله الا الله) بنویسد و یک جمله را که من دوست دارم (محمد رسول الله) بنویسد، ولی از جمله سوم هیجگونه خبری ندارم .
هماندم جبرئیل بر رسول خدا (ص) نازل شد و عرض کرد: پروردگار بزرگ میفرماید: تو آنچه را دوست داشتی (یعنی لااله الا الله) نوشتی،و علی (ع) آنچه را دوست داشت (یعنی محمد رسول الله ) را نوشت،و من نیز در آن نگین جملهای را که دوست دارم یعنی «علی ولی الله» را نوشم .
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 26 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..
