حكايت عارفانه ، نمونه‏ای از ایثار خاندان نبوّت‏

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ‏
شب فرا رسید، هنگام نماز عشاء بود، مسلمین در مسجد مدینه برای ادای نماز با پیامبر (ص) جمع شده بودند، نماز عشاء به جماعت خوانده شد، پس از نماز، هنوز صفهای نماز برقرار بود که مردی از میان صف برخاست و به حاضران گفت:
«من مردی غریب و گرسنه هستم، از شما تقاضای غذا دارم.»
پیامبر(ص) فرمود: از غربت و غریبی، سخن مگو که با یاد آن، رگهای قلبم بریده می‏شود، بدانکه افراد غریب، چهار عدد هستند:
1- مسجدی که در میان قبیله و قومی باشد، ولی در آن نماز نخوانند.
2- قرآنی که در دست مردم باشد و آن را نخوانند.
3- دانشمندی که در میان جمعیتی قرار گیرد، ولی مردم به او بی‏اعتنا باشند و او را تنها بگذارند.
4- اسیری که در میان کافران خدانشناس باشد.
سپس پیامبر(ص) رو به جمعیت کرد و فرمود: «کیست در میان شما، که عهده‏دار مخارج زندگی این مستمند شود، تا شایسته بهره‏مندی از فردوس بهشت گردد؟»
در میان جمعیت، امام علی (ع) برخاست و اعلام آمادگی برای رسیدگی به امور آن فقیر کرد، دست فقیر را گرفت و به خانه‏اش برد، و جریان را به فاطمه (س) گفت.
در خانه غذائی جز به اندازه یک نفر نبود، با اینکه علی (ع) و فاطمه (س) و فرزندانشان، گرسنه بودند، و علی (ع) در آن روز، روزه بود و هنگام افطار، نیاز به غذا داشت.
در عین حال، علی (ع) فرمود: «آن طعام را حاضر کن.»
فاطمه (س) غذا را حاضر کرد، علی (ع) به آن غذا نگاه کرد، دید اندک است، با خود گفت: «اگر از آن غذا بخورم، مهمان سیر نمی‏شود، و اگر از آن نخورم، مهمان از آن غذا نخواهد خورد (و یا غذا برای مهمان ناگوار خواهد شد.)
طرحی به نظر علی (ع) رسید و آن این بود که به فاطمه (س) آهسته فرمود: چراغ را روشن کن، ولی در روشن کردن چراغ، دست بدست کن و طول بده، تا مهمان از غذا بخورد و سیر شود.
و خود علی (ع) نیز دهانش را می‏جنبانید، و وانمود می‏کرد که غذا می‏خورد، و فقیر بی‏آنکه متوجه شود، بطور کامل غذا خورد و سیر شد و به کنار نشست، و باز از غذا ماند، خداوند به آن غذا برکت داد، همه افراد خانواده از آن غذا خوردند و سیر شدند.
صبح وقتی که علی (ع) برای ادای نماز به مسجد رفت، پیامبر (ص) از او پرسید: «با مهمان چه کردی؟ آیا غذایش را دادی؟»
علی (ع) عرض کرد: «آری سپاس خداوند را که کار به نیکوئی انجام شد.»
پیامبر (ص) به علی (ع) فرمود: خداوند به خاطر مهمان نوازی تو و اشتغال به چراغ و نخوردن غذا تعجب کرد، و جبرئیل، این آیه را در شأن شما خواند:
و یوثرونَ عَلی اَنفُسِهم و لَو کانَ بِهِم خصاصَةًُ.
: «آنها، تهیدستان را بر خودشان، مقدم می‏دارند، اگر چه نیاز سخت به آن (غذا) داشته باشند.» (قسمتی از آیه 9 سوره حشر)







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 26 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0