حكايت عارفانه ، نهی شدید امام صادق از کمک به ظالم
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
عذافر از شاگردان و مریدان جدّی امام صادق (ع) بود، به امام خبر رسید که عذافر، مدتی برای ربیع و ابوایّوب (دو نفر از ستمگران) کارگری کرده و به آنها کمک نموده است، او را به حضور طلبید و فرمود: «ای عذافر، چنین خبری به من رسیده است، آیا تو در این فکر نیستی که در روز قیامت به عنوان «اعوان الظلمه» (کمک کننده ظالمان) مورد خطاب خداوند گردی، در این صورت، چه حالی خواهی داشت؟ و چه میکنی؟
عذافر، از نصیحت و تهدید شدید امام، نگران و مضطرب شد و آنچنان ناراحت گردید که مشت بر خود میکوبید و سکوت غمباری، او را فرا گرفته بود.
امام صادق (ع) وقتی که آن حالت را از او دید، به او فرمود «ای عذافر من تو را از آن چیز ترساندم که خدا مرا به آن ترسانیده است» (یعنی مسأله را جدی بگیر، من آن را پیش خود نگفتهام، بلکه فرمان خداست).
فرزند عذافر میگوید: پدرم پس از چند روز، از شدت ناراحتی و اندوه، که چرا با ستمگران همکاری کرده است، جان باخت و از دنیا رفت.
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 26 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..
