حكايت عارفانه ، هنری از هنرهای صاحب بن عبّاد
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
علامه بزرگ، صاحب بن عبّاد (که پارهای از حالات او در داستان قبل گذشت) در زمانی که وزیر فخرالدوله دیلمی بود(یعنی از سال 373 ه.ق به بعد) به فرمان فخرالدوله، چاهی را در کنار جاده حفر کردند تا عابرین از آب آن استفاده کنند، آنگاه فخرالدّوله به یکی از منشیان دستور داد تا درباره حفر آن چاه و خصوصیات آن، سند و وقفنامهای تنظیم کرده و بنویسد.
صاحب بن عبّاد، در میان حروف، حرف «راء» را نمیتوانست به خوبی اداء کند و زبانش در ادای آن، گیر میکرد، از طرفی آن منشی میانه خوبی با صاحب بن عباد نداشت.
منشی، سندی را تنظیم کرد و عمداً کلماتی را در عبارت آن سند، به کار برد که همه کلمات آن دارای حرف «راء» بودند، منشی میخواست با این عمل ناپسند (و هنر منفی) خود، صاحب بن عباد را هنگام خواندن آن سند نزد شاه، واسوخته کند، او در آن سند چنین نوشت:
امر امیرالامراء عمّره الله ان یحفر بئر فی طریق المارّه لیشرب منه الصادر و الوارد، و حرّر ذلک فی رابع شهر رمضان المبارک بورک فیه الی یوم المحشر.
یعنی:«امیر (شاه) امیران که خدا عمرش را زیاد کند، فرمان داد چاهی در کنار جاده حفر گردد، تا افرادی که در کنار آن رفت و آمد میکنند، از آب آن بهرهمند گردند، این سند در چهارم ماه رمضان نوشته شده، تا پایان دنیا مایه برکت شود.»
منشی، سند را به صاحب بن عبّاد داد تا آن را نزد شاه بخواند، صاحب آن سند را گرفت (وقتی که به رندی منشی پی برد، از هنر مثبت خود استفاده کرد و همان مضمون سند را به عبارت دیگری خواند که در هیچ یک از کلمات آن عبارت، حرف «راء» نبود، او چنین خواند:
حکم اعدل الحّکام طول الله مدّة حیاته ان یعمل قلب فی سبیل المسلمین لینتفع منه الغادی و الرائح و کتب ذللک فی اوائل ایام الصیام المیمون لازال میموناً الی یوم القیامة.
یعنی:« عادلترین حکمرانان که خدا طول عمر به او بدهد، فرمان داد تا چاهی در مسیر مسلمین حفر گردد تا روندگان و بازگشت کنندگان از آب آن بهرهمند گردند، و این سند در اوایل ماه رمضان مبارک نوشته شد، تا قیامت مایه برکت گردد.»
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 26 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..
