حكايت عارفانه ، حکایت عجیبی از علامه طبرسی
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
امین الدین فضل بن حسن طبرسی مؤلف تفسیر معروف «مجمع البیان» در سبزوار میزیست و در قرن ششم بسال 548 یا 542 ه.ق از دنیا رفت و قبر شریفش در مشهد مقدس در روبروی خیابان طبرسی در کنار میدان، معروف و مشهور است.
و معروف است که در تخریب اطراف حرم مطهر حضرت رضا علیهالسّلام که در چند سال قبل صورت گرفت، قبر علامه طبرسی، ویران شد، شاهدان عینی دیدند که پیکر مقدس او تر و تازه مانده است با اینکه حدود هشت قرن و نیم از رحلت او میگذشت.
از حکایتهای مشهوری که به مرحوم طبرسی نسبت میدهند اینکه:
«سکته سنگین بر او عارض شد به گونهای که بیحرکت به زمین افتاد، بستگان و حاضران تصور کردند که از دنیا رفته است (با توجه به اینکه وسائل طبّی در آن زمان، بخصوص در قریهای مثل سبزوار نبود، بدن او را برداشته و بردند غسل دادند و کفن نمودند و دفن کردند و طبق معمول به خانه هایشان باز گشتند.
ناگهان او در درون تاریک قبر، به هوش آمد ولی خود را در قبر یافت، متوجّه خدای مهربان شد و نذر کرد هرگاه از آن تنگنای قبر نجات پیدا کند و سلامتی خود را باز یابد، کتابی در تفسیر قرآن، تألیف نماید.
اتفاقاً بعضی از کفن دزدها در کمین قبر او بود، و تصمیم گرفته بود قبر او را نبش کرده، و کفن او را بدزدد.
کفن دزد در بیابان خلوت، مشغول خراب کردن قبر او شد، خشتهای لحد را برداشت، و بند کفن را گشود، و همینکه خواست کفن را از بدن علامه طبرسی بیرون آورد، علامه دست او را گرفت.
کفن دزد، سخت ترسید، سپس علامه با او سخن گفت، او بیشتر ترسید، ولی علامه جریان را به او بازگو نمود و به او گفت مترس، سپس کفن دزد علامه طبرسی را به دوش گرفت و او را به منزلش برد.
خمیر مایه استاد شیشه گر، سنگ است gggggعدو شود سبب خیر گر خدا خواهد
علامه، کفنهای خود را به کفندزد داد و اموال بسیار به او بخشید، و او بدست علامه طبرسی، توبه کرد.
سپس علامه به نذر خود وفا کرد و تفسیر گرانقدر مجمع البیان را که در ده جلد است به عربی است به عربی نوشت».
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در یک شنبه 27 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..
