حكايت عارفانه ، خاطرهای از اولین منبر
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
هنگامی که رسول خدا (ص) با یاران اندک به مدینه مهاجرت نمودند، در آغاز چون مسلمانان، کم، بودند، پیامبر (ص) هنگام سخنرانی، بر ستون مسجد (که ستونی از نخل خرما بود) تکیه میداد، و به ارشاد مردم میپرداخت، ولی وقتی که جمعیت مسلمین، بسیار شدند، به دستور پیامبر (ص) یک منبر سه پلهای ساختند تا هنگام سخنرانی، بالای منبر رود، روز جمعه فرا رسید، مسلمانان در مسجد مدینه جمع شدند، پیامبر (ص) برای اولین بار از پلههای آن منبر بالا رفت.
در این هنگام، فریاد ناله از تنه درخت خرما (که ستون مسجد و تکیهگاه قبلی پیامبر (ص) بود) بلند شد، همانند ناله شتری که از بچه خود جدا شده، آه و ناله میکرد که همه حاضران آن ناله را شنیدند، و این ناله بخاطر فراق بود، که پیامبر (ص) دیگر هنگام سخن گفتن به آن تکیه نمیکند.
عجیب اینکه: پیامبر (ص) هنگامی که بالای منبر رفت، سه بار گفت: «آمین».
روشن است که کلمه «آمین» (خدایا به استجابت برسان) در پایان دعا یا نفرین، گفته میشود، و در اینجا این سؤال در ذهن حاضران آمد که چرا پیامبر (ص) «آمین» گفت، ولی طولی نکشید که پاسخ این سؤال روشن گردید و آن این بود که پیامبر (ص) وقتی بالای منبر رفت، از جبرئیل سه نفرین شنید (که دیگران این صدا را نمیشنیدند).
پیامبر (ص) شنید که جبرئیل میگوید: «خدایا لعنت کن (یعنی رحمتت را دور کن) بر عاق والدین (کسی که پدر و مادرش را ناراضی میکند) فرمود: آمین، سپس شنید، جبرئیل عرض کرد: خدایا لعنت بفرست بر کسی که ماه مبارک رمضان بر او بگذرد و او از رحمت و آمرزش الهی محروم گردد».
پیامبر (ص) فرمود: آمین.
از آن پس، شنید جبرئیل گفت: «خدایا لعنت کن کسی را که نام تو (رسول خدا) را بشنود و صلوات نفرستد، پیامبر (ص) گفت آمین».
با توجه به اینکه «آمین» پیامبر (ص) مورد قبول و استجابت خدا است، این حدیث هشدار خطیری است که در مورد عدم احترام به پدر و مادر، و محرومیت از آنهمه برکات سرشار ماه رمضان، و درود نفرستادن بر پیامبر (ص) هنگام شنیدن نام آنحضرت، به ما میدهد، و میآموزد که در این سه موضوع، توجه کامل داشته باشیم، و حق آنرا بخوبی ادا کنیم.
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در یک شنبه 27 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..
