حكايت عارفانه ، خمس بچه‏ها

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ‏
یکی از رزمندگان دارای چهار برادر بود، مکرر به جبهه نور برضد جبهه ظلمت بعثی عراق می‏رفت تا به شهادت رسید. در وصیتنامه‏اش نوشته بود: «خدایا خدایا وقتی که مرا پاک کردی، به سوی خود ببر - خدایا خدایا ستارگان رفتند، تو خورشید را نگهدار یعنی رزمندگان به شهادت رسیدند و چون ستارگان غایب شدند ولی تو خورشید را که وجود امام خمینی است نگهدار».
و خطاب به پدر گفته بود: «پدرم می‏دانم فراق من برای تو سخت است، زیرا 18 سال برای من زحمت کشیده‏ای، ولی صبر کن و برایم گریه نکن، و اگر گریه کردی برای مصائب امام حسین (ع) گریه کن، پدر جان تو پنج پسر داری با رفتن من، خمس (یک پنجم) بچه‏هایت را دادی - هیچ نگران مباش».







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در یک شنبه 27 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0