حكايت عارفانه ، شهادت علی فرزند حرّ
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
حربن یزید ریاحی اولین فرمانده قوای دشمن، در روز عاشورا، توبه کرد و به سپاه امام حسین (ع) پیوست.
او پسری داشت بنام علی، هنگامی که حر خود را بین بهشت و دوزخ دید، به پسرش گفت:
«پسرم من طاقت آتش دوزخ را ندارم، بیا به سوی حسین (ع) برویم و او را یاری کنیم و در پیشگاهش جانبازی نمائیم، شاید خداوند مقام پرارج شهادت را نصیب ما کند که در این صورت به سعادت ابدی پیوستهایم...».
گفتار حر در فرزند اثر کرد، به گونهای که پسر، بی درنگ پاسخ مثبت داد، و همچون پدرش، سعادت ابدی را انتخاب نمود.
حر، او را نزد امام حسین (ع) برد و او در حضور امام، توبه کرد و اجازه رفتن به میدان و جانبازی گرفت.
پسر حر همراه پدر، با دشمن میجنگید، و پس از کشتن 24 یا 70 نفر به شهادت رسید و مرغ روحش به سوی بهشت پر گشود.
حر از شهادت پسر، شادمان شد و گفت: «حمد و سپاس خداوندی را که افتخار شهادت در راه حسین (ع) را نصیب تو قرار داد».
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در یک شنبه 27 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..
