حكايت عارفانه ، عبرت از سرانجام نکبت بار طاغوت مغرور
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
فرعون طاغوت زمان موسی (ع) به قدری مغرور بود، که در برابر دعوت حضرت موسی (ع) صریحاً گفت:
لئن اتخذت الها غیر لا جعلنّک من المسجونین
:«اگر معبودی غیر از من بر میگزینی تو را از زندانیان قرار خواهم داد». (سوره شعراء آیه).
و در مورد دیگر میخوانیم: و قال فرعون یا ایها الملاء ما علمت لکم من اله غیری: «فرعون گفت: ای جمعیت (درباریان) من معبودی جز خودم برای شما، سراغ ندارم» (قصص - 38)
و سرانجام پا را فراتر گذاشت، غرورش به نهایت رسید: فقال انا ربکم الاعلی: «من پروردگار بزرگتر شما هستم» (نازعات - 24)
در روایات آمده، روزی فرعون در حمام بود، ابلیس به صورت انسان بر او وارد شد، او خشمگین شد (که چرا انسانی بی اجازه وارد حمام شده) نسبت به او اعتراض شدید کرد.
ابلیس به او گفت: «آیا مرا میشناسی؟»
فرعون گفت: تو کیستی؟
ابلیس گفت: «تو چگونه مرا نمیشناسی، با این که تو مرا آفریدهای؟!».
همین القاء ابلیس، مثل بادی که به مشک کنند، او را آنچنان مغرور ساخت که علناً اعلام کرد: انا ربکم الاعلی: «من پروردگار برتر شماهستم».
سرانجام خداوند با شدیدترین مجازاتی او را گرفت و غرق در دریا نمود و سپس به سوی عذابهای دوزخ فرستاد و عاقبت شوم او، موجب عبرت وپند دیگران گردید.
چنانکه در آیه 25 و 26 سوره نازعات می خوانیم:
فاخذه اللَّه نکال الاخرة و الاولی - انّ فی ذالک لعبرة لمن یخشی «پس خداوند او را به مجازات آخرت و دنیا (یا مجازات گفتار آغاز و انجامش) گرفت، بیگمان دراین مجازات، عبرت وپندی است برای آنکه (از مکافات عمل زشت خود) هراسناکند».
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در یک شنبه 27 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..
