حكايت عارفانه ، کرامتی از میرزای شیرازی
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
مرحوم آیت الله العظمی میرزا محمد حسن شیرازی سیدی فقیه و مرجعی بزرگ بود، وی را به عنوان «میرزای بزرگ» میخوانند، فرمان معروف او در مورد تحریم استعمال تنباکو در زمان ناصرالدین شاه که منجر به لغو امتیاز استعماری کمپانی انگلیسی و لغو انحصار تنباکو به آن شرکت گردید معروف است.
این مرد بزرگ در سال 1312 قمری در سامرا وفات کرد، جنازهاش را به نجف برده و دفن کردند.
یکی از علمای مورد وثوق از مرحوم آقا میرزا عبدالنبی که از علمای بزرگ تهران بود، چنین نقل میکرد:
«هنگامی که در سامرا بودم، هر سال مبلغی در حدود یکصدتومان (به ارزش آن زمان) از مازندران برای من فرستاده میشد و به اعتبار همین موضوع، قبلاً که نیاز پیدا میکردم، قرضهائی مینمودم و به هنگام وصول آن وجه، تمام بدهیهای خود را میپرداختم».
یکسال به من خبر دادند که امسال وضع محصولات، بسیار بد است و بنابراین، وجهی فرستاده نمیشود، بسیار ناراحت شدم و با همین فکر خوابیدم، ناگهان در خواب، پیامبر اسلام (ص) را دیدم که مرا صدا زد و فرمود: «فلانکس برخیز، در آن دولاب را باز کن (اشاره به دولابی کرد) و یک، صد تومانی، در آن هست بردار».
از خواب بیدار شدم، خوابم را فراموش کردم، چیزی نگذشت، در خانه را زدند، بعد از ظهر بود، در را باز کردم دیدم فرستاده میرزای شیرازی است، گفت: «میرزا شما را میخواهد» من تعجب کردم که در این وقت برای چه آن مرد بزرگ مرا میخواهد، به محضرش رفتم، دیدم در اطاق خود نشسته، ناگاه میرزا به من فرمود: «میرزا عبدالنبی! در آن دولاب را باز کن، یکصد تومان در آنجا هست بردار».
بی درنگ به یاد خوابی که دیده بودم افتادم، سخت در تعجب فرو رفتم خواستم چیزی بگویم، احساس کردم که میرزا مایل نیست سخنی در این زمینه گفته شود، در دولاب را باز کرده و وجه را برداشتم و از محضر آن بزرگوار بیرون آمدم.
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در یک شنبه 27 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..
