حكايت عارفانه ، بنده صالح و خواجه فاسق
پارسائی بر یکی از خداوندان نعمت گذر کرد که بندهای را دست و پای استوار بسته عقوبت همی کرد. گفت ای پسر! همچو تو مخلوقی را خدای عزوجل اسیر حکم تو گردانید است، و تو را بروی فضیلت داده، شکر نعمت باری تعالی به جای آر، و چندین جفا بروی مپسند، نباید که فردای قیامت به از تو باشد و شرمساری بری.
بر بنده مگیر خشم بسیار جورش مکن و دلش میازار
او را تو به ده درم خریدی - آخر نه بقدرت آفریدی
این حکم و غرور و خشم تا چند - هست از تو بزرگتر خداوند
ای خواجه ارسلان و آغوش - فرمانده خود مکن فراموش
در خبر است از خواجه عالم (ص) که گفت: بزرگترین حسرت روز قیامت آن بود که یکی بنده صالح را به بهشت برند و خواجه فاسق را به دوزخ.
بر غلامی که طوع خدمت تست - خشم بیحد مران و طیره مگیر
که فضیحت بود به روز شمار - بنده آزاد و خواجه در زنجیر(58)
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در یک شنبه 27 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..
