حكايت عارفانه ، عقل و مراتب نفس آدمی
کمیل بن زیاد نخعی، از یاران صمیمی و با وفای امیرالمؤمنین علی علیه السلام بود. دعای معروف کمیل که شیعیان در شبهای جمعه میخوانند، سخنانی است درباره مبداء و معاد و راز و نیاز با خداوند عالم که آن حضرت به زبان رانده و به او آموخته است.
روزی کمیل به علی علیه السلام عرض کرد: یا امیرالمؤمنین! نفس را برای من تعریف کنید تا خود را بشناسم.
حضرت فرمود: ای کمیل! کدام نفس را میخواهی برایت تعریف کنم؟
کمیل عرض کرد: آقا! مگر بیش از یک نفس هم هست؟
فرمود: ای کمیل! نفس چهار قسم است: نامی نباتی، حسی حیوانی، ناطقه قدسی، و کلی الهی. هر یک از این چهار قسم هم پنج قوه و دو خاصیت دارد.
1- نفس نامی نباتی؛ که آدمی به وسیله آن نمو میکند و بزرگ میشود و دارای پنج قوه است:
اول - قوه ماسکه، که میتواند خود را از آلودگی نگاه دارد.
دوم - قوه جاذبه، که مواد خوردنی و نوشیدنی را جذب میکند.
سوم - قوه هاضمه، که به وسیله آن غذا را در دستگاه گوارش هضم میکند.
چهارم - قوه دافعه، که اگر نباشد چیزی از انسان دفع نمیشود.
پنجم - قوه مربیه، که بدن انسان را پرورش میدهد و شیره غذا را به تمام بدن میرساند.
این نفس نامی دو خاصیت هم دارد و آن: زیاده و نقصان است. این قوه از جگر انسان سرچشمه میگیرد. نفس نامی از همه چیز به نفس حیوان شبیهتر است.
2- نفس حسی حیوانی؛ این نفس محسوس هم، دارای پنج قوه است:
اول - قوه سامعه، که به وسیله آن صداها را تمیز میدهد.
دوم - قوه باصره، که بدان وسیله شکلها و رنگها را تشخیص میدهد.
سوم - قوه شامه، که به وسیله آن بویهای خوب و بد را از هم تمیز میدهد.
چهارم - قوه ذائقه، که بدان وسیله طعم غذا را تشخیص میدهد.
پنجم - قوه لامسه، که به وسیله آن نرمی و زبری و سردی و گرمی را حس میکند.
این نفس دو خاصیت دارد: یکی رضا و دیگری غضب و از قلب سرچشمه میگیرد، این نفس شبیهترین اشیاء به نفس درندگان است.
نفس ناطقه قدسی - این نفس هم دارای پنج قوه است:
اول - قوه تفکر، که کار بد و خوب را از هم تمیز میدهد، و به صلاح و فساد کار خود پی میبرد.
دوم - قوه ذکر، که به وسیله آن میتواند با خدا راز و نیاز کند و چیزی به زبان آورد.
سوم - قوه علم، که بدان وسیله به مقام عالی علمی و کمالات روحی میرسد.
چهارم - قوه حلم، که نتیجه و فائده علم اوست.
پنجم - قوه بینهایت، یعنی عظمت و بزرگواری که در اثر علم و حلم حاصل میشود.
این نفس از چیزی پدید نمیآید، و شبیهترین چیزها به نفس فرشتگان است.
نفس ناطقه دو خاصیت هم دارد و آن: پاکی و حکمت است.
بنابراین نفس ناطقه از همه آلودگیها پیراسته و جز حق و حقیقت، چیزی نمیبیند و اعمال او همه پاک و گفتار حکمتآمیز است.
4- نفس کلی الهی، که شعاعی است از اشعه انوار الوهیت - و آن نیز دارای پنج قوه است:
اول - بقاء در فنا، که در راه خدا نیست میشود تا بقاء و هستی پیدا کند.
دوم - نعمت در عسرت، که در حال تنگدستی و ناراحتی خوش است و خود را متنعم میبیند.
سوم - عزت در ذلت؛ که مقام والائی است و کار هر کسی نیست.
چهارم - فقر در غنا، که در عین بینیازی، خود را نیازمند به حق میداند.
پنجم - صبر در بلا، که در تمام گرفتاری، صبر پیشه میسازد و لب به نافرمانی خداوند نمیگشاید، چنانکه عادت انبیاء و جانشینان آنان و برجستگان جهان است.
این نفس دارای دو خاصیت میباشد: یکی حلم و بردباری و دیگری کرم و بزرگواری.
این همان نفسی است که از خداوند پدید میآید و به سوی او بازگشت میکند.
چنانکه خداوند میفرماید: و نفخنا فیه من روحنا و بازگشت آن به سوی خداوند چنانست که میفرماید:
یا ایتها النفس المطمئنة ارجعی الی ربک راضیة مرضیة
خداوند عقل را در وسط این نفوس قرار داده است تا کسی برخلاف عقل سخن نگوید و کاری نامعقول انجام ندهد.(64)
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در یک شنبه 27 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..
