داستان های بحارالانوار ، برهانی بر وجود آفریدگار

ابو شاکر دیصانی می‏گوید:
وارد محضر امام صادق علیه‏السلام شدم.
عرض کردم:
اجازه می‏فرمایید مطلبی بپرسم؟
حضرت فرمود:
از هر چه می‏خواهی سؤال کن.
گفتم:
دلیل شما بر این که آفریدگاری دارای چیست؟
حضرت فرمود:
وجود خودم؛ زیرا وجود خود را خالی از این دو جهت نمی‏دانم:
یا خود، خویشتن را آفریده‏ام؟
در این صورت، یا در هنگام ساختن، خود هستی من وجود داشته یا وجود نداشته است.
اگر هستی من وجود داشته و با این حال باز آن را ساخته‏ام، در این فرض نیازی نبوده و این تحصیل حاصل بوده است و تحصیل حاصل محال است.
و اگر در حالی که نبوده‏ام خودم را ساخته‏ام، می‏دانی که معدوم نمی‏تواند چیزی بسازد.
بنابراین، مطلب سوم ثابت می‏گردد و آن این که برای من صانع و آفریننده‏ای هست.
ابوشاکر بدون اینکه حرفی بزند از مجلس برخواست و رفت.(58)







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در دوشنبه 28 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0