داستان های بحارالانوار ، پاسخ منفی به خواستگاری معاویه
پس از شهادت امیر مؤمنان علی علیهالسلام، معاویه بر اریکه قدرت تکیه زد و حکمران سراسر سرزمینهای اسلامی شد.
به مروان که از طرف او فرماندار مدینه گشته بود، در ضمن نامهای دستور داد دختر عبدالله بن جعفر (برادر زاده علی علیهالسلام) را برای پسرش یزید خواستگاری کند و تذکر داده بود که هر اندازه پدرش مهریه خواست، میپذیرم و هر قدر قرض داشته باشد میپردازم، به اضافه اینکه این وصلت، سبب صلح بین بنی هاشم و بنی امیه خواهد شد.
مروان پس از دریافت نامه برای خواستگاری نزد عبدالله بن جفعر آمد.
عبدالله گفت:
- اختیار زنان ما با حسن بن علی علیهالسلام است، دخترم را از او خواستگاری کن!
مروان به حضور امام حسن علیهالسلام رسید و دختر عبدالله را خواستگاری کرد.
امام حسن علیهالسلام فرمود:
- هر کسی را در نظر داری دعوت کن تا من نظرم را در آن جمع بگویم.
او نیز بزرگان طایفه بنی هاشم و بنی امیه را دعوت کرد و همه حاضر شدند.
مروان در میان جمع برخاست و پس از حمد و ثنای خداوند چنین گفت:
- معاویه به من فرمان داده تا زینب دختر عبدالله بن جعفر(33) را برای یزید بن معاویه با این شرایط خواستگاری کنم:
1- هر اندازه پدرش مهریه تعیین کند، میپذیرم.
2- هر قدر پدرش قرض داشته باشد او را ادا میکنیم.
3- این وصلت موجب صلح بین دو طایفه بنی امیه و بنی هاشم میگردد.
4- یزید بن معاویه فردی است که نظیر ندارد! به جانم سوگند، افتخار شما به یزید بیشتر از افتخار یزید به شماست!
5- یزید کسی است که به برکت سیمای او از ابر طلب باران میشود!
آن گاه سکوت نمود و کنار نشست.
امام حسن پس از اینکه حمد و ثنای خدای را بجای آورد به مروان فرمود:
اما در مورد مهریه، ما هرگز در تعین مهریه برای دختران و بستگان پیغمبر از سنت آن حضرت (34) تجاوز نمیکنیم.
و در مورد ادای قرضهای پدرش؛ چه وقت زنهای ما قرضهای پدرانشان را دادهاند که چنین مطلبی پیشنهاد شود!
درباره صلح دو طایفه باید بگویم: فانا عادینا کم لله و فی الله فلانصالحکم للدنیا
دشمنی ما با شما، برای خدا و در راه خدا است، بنابراین برای دنیا با شما صلح نمیکنیم.
در مورد اینکه افتخار ما به وجود یزید بیشتر از افتخار یزید به ما است، اگر مقام خلافت بالاتر از مقام نبوت است، ما باید بر یزید افتخار کنیم و اگر مقام نبوت بالاتر از مقام خلافت است او باید به وجود ما افتخار کند.
اما اینکه گفتی به برکت چهره یزید، از ابر طلب باران میشود، این مقام فقط به محمد و خاندان محمد صلی الله علیه وآله و سلم منحصر است که از برکت چهره نورانی آنان طلب باران میشود.
صلاح ما این است که دختر عبدالله را به ازدواج پسر عمویش قاسم بن محمد بن جعفر در آوریم و من هم اکنون او را به ازدواج قاسم در آوردم، و مهریهاش را زمین مزروعی که در مدینه دارم قرار دادم... همین زمین مزروعی زندگی آنان را تأمین میکند و دیگر نیازی به دیگران نیست.
مروان گفت:
- ای بنی هاشم! آیا این گونه با ما رو به رو میشوید و به سخنان ما پاسخ میدهید و صریح کار شکنی میکنید؟
امام حسن علیهالسلام فرمود:
- آری! هر یک از این پاسخها، در برابر هر یک از مواد سخنان شما است.
مروان از گرفتن جواب مثبت، مأیوس شد و ماجرا را در ضمن نامهای برای معاویه، نوشت.
معاویه گفت:
- ما از ایشان خواستگاری کردیم، جواب منفی به ما دادند، ولی اگر آنان از ما خواستگاری کنند، جواب مثبت خواهیم داد!(35)
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در دوشنبه 28 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..
