داستان های بحارالانوار ، حدود همسایه

مردی از انصار خدمت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم آمد و عرض کرد:
من خانه‏ای در فلان محل خریده‏ام و نزدیکترین همسایه‏ام آدمی است که امید خیری از او ندارم و از شرش نیز خاطر جمع نیستم.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به علی علیه‏السلام، سلمان، اباذر و (راوی می‏گوید: چهارمی شاید مقداد باشد) دستور فرمود که با صدای بلند در مسجد فریاد زنند که هرکس همسایه‏اش از آزار او آسوده نباشد، ایمان ندارد، آنان نیز در مسجد سه بار فرمایش حضرت را با صدای بلند به مردم اعلان کردند. سپس حضرت با دست اشاره کرد و فرمود:
چهل خانه از چپ و راست و جلو و عقب همسایه محسوب می‏شود.(16)







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در دوشنبه 28 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0