داستان های بحارالانوار ، خرید نان به نرخ روز
امام صادق علیهالسلام به معتب مسؤول خرج خانه خود فرمود:
- معتب اجناس در حال گران شدن است ما امسال در خانه چه مقدار خوراکی داریم؟
- معتب: عرض کردم:
- به قدری که چندین ماه را کفایت کند گندم ذخیره داریم.
- آنها را به بازار ببر و در اختیار مردم بگذار و بفروش!
- یابن رسول الله! گندم در مدینه نایاب است، اگر اینها را بفروشیم دیگر خریدن گندم برای ما میسر نخواهد شد.
- سخن همین است که گفتم، همه گندمها را در اختیار مردم بگذار و بفروش!
معتب میگوید:
- پس از آنکه گندمها را فروختم و نتیچه را به امام اطلاع دادم حضرت فرمود:
- بعد از این، نان خانه مرا روز به روز از بازار بخر؛ نان خانه من از این پس، باید نیمی از گندم و نیمی از جو باشد و نباید با نانی که در حال حاضر توده مردم مصرف میکنند، تفاوت داشته باشد.
من - بحمدالله - توانایی دارم که تا آخر سال خانه خود را با نان گندم به بهترین وجهی اداره کنم، ولی این کار نمیکنم تا در پسشگاه الهی اقتصاد و محاسبه در زندگی را رعایت کرده باشم.(65)
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در دوشنبه 28 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..
