داستان های بحارالانوار ، خودبینی هرگز
یکی از یاران حضرت عیسی علیهالسلام که قد کوتاهی داشت و همیشه در کنار حضرت دیده میشد، در یکی از مسافرتها که همراه عیسی علیهالسلام بود، در راه به دریا رسیدند.
حضرت عیسی با یقین خالصانه گفت:
بسم الله و بر روی آب حرکت کرد!
مرد کوتاه قد، هنگامی که دید عیسی بر روی آب راه میرود، با یقین راستین گفت:
بسم الله، و روی آب به راه افتاد تا به حضرت عیسی رسید. در این حال مرد دچار خودبینی و غرور شد و با خود گفت:
عیسی روح الله روی آب راه میرود و من هم روی آب راه میروم، بنابراین، عیسی چه فضیلتی بر من دارد؟ هر دو روی آب راه میرویم.
همان دم یک مرتبه زیر آب رفت و فریادش بلند شد:
ای روح الله مرا بگیر و از غرق شدن نجاتم ده!
حضرت عیسی دستش را گرفت و از آب بیرون آورد و فرمود: ای مرد مگر چه گفتی که در آب فرو رفتی؟
مرد کوتاه قد گفت:
من گفتم، همان طور که روح الله روی آب راه میرود، من نیز روی آب راه میروم. پس با این حساب چه فرقی بین ماست!
خودبینی به من دست داد و به کیفرش گرفتار شدم.
حضرت عیسی فرمود:
تو خود را (در اثر خودبینی) در جایگاهی قرار دادی که شایسته آن نبودی بدین جهت خداوند بر تو غضب نمود و اکنون از آنچه گفتی توبه کن!
مرد توبه کرد و به رتبه و مقامی که خدا برایش قرار داده بود بازگشت و موقعیت خود را دریافت.
امام صادق علیهالسلام پس از نقل این قضیه فرمود:
فاتقو الله و لا یحسدن بعضکم بعضاً.
پس شما نیز از خدا بترسید و پرهیز کار باشید و به همدیگر حسد نورزید.(108)
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در دوشنبه 28 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..
