داستان های بحارالانوار ، دعای فرشته
راوی میگوید: وقتی که اعمال عرفات را تمام کردم به ابراهیم پسر شعیب بر خوردم و سلام کردم. ابراهیم یکی از چشمهایش را از دست داده بود چشم سالمش نیز سخت سرخ بود مثل اینکه لخته خون است
گفتم: یک چشمت از بین رفته. به خدا من بر چشم دیگرت میترسم! اگر کمی از گریه خودداری کنی بهتر است. گفت: به خدا سوگند! امروز حتی یک دعا درباره خود نکردم.
گفتم: پس درباره چه کسی دعا کردی؟ گفت: درباره برادران دینی، زیرا از امام صادق علیهالسلام شنیدم که میفرمود: هر کس پشت سر برادرش دعا کند خداوند فرشتهای را مأمور میکند که به او بگوید دو برابر آنچه برای خود خواستی بر تو باد! بدین جهت خواست برای برادران دینی خود دعا کنم تا فرشته برای من دعا کند چون نمیدانم دعا درباره خودم قبول میشود یا نه؟ اما یقین دارم دعای ملک برای من مستجاب خواهد شد.(78)
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در دوشنبه 28 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..
