داستان های بحارالانوار ، مادر لایق و فرزند شایسته
ابی عبیده (پدر مختار ثقفی) در جستجو زنی لایق بود.تعدادی از زنان قبیله خود را، به او پیشنهاد کردند، هیچکدام را نپسندید. تا اینکه شخصی به خواب ابوعبیده آمد و به او گفت:
با دومة الحسناء ازدواج کن! اگر او را به همسری انتخاب کنی، هرگز پشیمان نشده و مورد ملامت و سرزنش قرار نمیگیری.
ابوعبیده، خوابش را به خویشاوندان خود نقل کرد. گفتند:
اکنون مأموریت را یافتهای، که با دومة، دختر وهب ازدواج کنی.
ابوعبیده با او ازدواج کرد. هنگامی که به مختار حامله شد میگوید:
در خواب دیدم گویندهای میگوید:
1 - البشری بالولد - اشبه شیء بالاسد
2 - اذاالرجال فی کبد - تقاتلو علی بلد
کان له الحظا الاشد
1 - مژده باد تو را به پسری که از هر چیز بیشتر به شیر شباهت دارد.
2 - هنگامی که مردان مشغول جنگ شوند، آن فرزند لذت میبرد.
وقتی که مختار به دنیا آمد، همان شخص به خوابش آمد و گفت:
این فرزند تو در قسمتی از دوران عمرش ترس او کم و پیروانش زیاد خواهد بود.(99) آری، این است اهمیت مادر لایق.
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در دوشنبه 28 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..
