داستان های بحارالانوار ، مرگ در بدترین حال

شخصی در محضر امام صادق علیه‏السلام عرض کرد:
پدر و مادرم فدایت باد! همسایگان من کنیزانی دارند که می‏خوانند و می‏نوازند.
گاهی به محل قضای حاجت می‏روم برای اینکه خوانندگی و نوازندگی آنان را بیشتر بشنوم نشستن خود را طولانی‏تر می‏کنم.
حضرت فرمود:
این کار را نکن! نشستن خود را طول مده و از شنیدن خوانندگی و نوازندگی بپرهیز!
آن مرد گفت:
- به خدا سوگند! من به خاطر شنیدن آواز آنان به آنجا نمی‏روم، بلکه گاهی که به آن محل می‏روم صدایشان بی‏اختیار به گوشم می‏رسد.
امام صادق علیه‏السلام فرمود:
- مگر نشنیده‏ای که خداوند می‏فرماید: ان السمع و البصر و الفوائد کل اولئک کان عنه مسئولاً گوش و چشم و دلها همه مسؤولند.
آن مرد گفت:
- آری! به خدا سوگند! مثل این است که تاکنون این آیه را نه از قرآن و نه از عرب و نه از عجم نشنیده بودم. از حالا این کار را ترک می‏کنم و از خداوند در خواست دارم که مرا به بخشد و از من درگذرد.
امام صادق علیه‏السلام به او فرمود:
- برخیز! غسل توبه کن و تا می‏توانی نماز بخوان! چه به کار بسیار بدی - معصیت بزرگی - عادت کرده‏ای که اگر در این حال بمیری در بدترین حالت از دنیا رفته‏ای و مسؤولیت بزرگی خواهی داشت. اینک به پیشگاه خداوند توبه کن و از درگاه او بخواه تا توبه‏ات را از کارهای زشتی که مرتکب شده‏ای بپذیرد.(52)







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در دوشنبه 28 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0