داستان های بحارالانوار ، وفاداری اصحاب امام حسین
در شب عاشورا اصحاب باوفای امام حسین علیهالسلام هر کدام با زبانی، وفاداری خود را اعلام کردند. به محمد بن بشر خضرمی - یکی از یاران ایشان تازه خبر رسید که پسرش در مرز ری به دست کافران اسیر شده است، محمد گفت:
- اجر و ثواب خود و پسرم را از خداوند میخواهم. من دوست ندارم که پسرم گرفتار باشد و من بعد از او زنده بمانم!
امام حسین علیهالسلام که سخن او را شنید، فرمود:
- بیعتم را از تو برداشتم. آزادی، برو برای آزادی پسرت کوشش کن!
محمد بن بشر گفت:
- درندگان مرا بدرند و زنده بخورند، اگر از تو جدا گردم!
امام حسین علیهالسلام پنج لباس برد یمانی - که قیمت آنها هزار دینار بود - به او داد و فرمود:
- اینها را به پسرت دیگرت بده تا با دادن این لباسها به دشمن (به عنوان هدیه) برادرش را از اسارت آزاد سازد.(39)
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در دوشنبه 28 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..
