داستان های بحارالانوار ، از همه به من نزدیکتر
روزی ابوحنیفه محضر امام صادق علیهالسلام رسید، عرض کرد:
من فرزندت موسی (امام کاظم) را دیدم که نماز میخواند و مردم از جلوی او عبور میکردند و آنها را مانع نمیشد، در حالی که این کار خوب نیست.
حضرت صادق علیهالسلام فرمود:
فرزندم موسی را صدا بزنید! چون خدمت پدر آمد، حضرت به او فرمود: ابوحنیفه میگوید:
تو مشغول نماز بودهای و مردم از جلویت رفت و آمد میکردند، آنها را نهی نکردهای؟
در پاسخ عرض کرد: پدر جان! آن کس که من برای او نماز میخواندم از همه به من نزدیکتر بود، زیرا خداوند میفرماید:
ما به انسان از رگ گردنش نزدیکتر هستیم.(75)
امام صادق علیهالسلام او را به سینه چسبانید و فرمود:
فدایت شوم که اسرار الهی در قلب تو وجود دارد.(76)
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 29 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..
