داستان های بحارالانوار ، آگاه بر وقایع جهان هستی‏

پس از آنکه حسن با معاویه صلح کرد، در نخیله نشسته بودند معاویه به آن حضرت گفت:
رسول خدا خرمای درخت را به طور تخمینی معلوم می‏کرد. آیا تو نیز از این علم بهره‏ای داری؟ شیعیان شما می‏گویند همه‏ی آنچه در زمین و آسمانهاست، می‏دانی.
امام فرمود:
رسول خدا خرمای درختی را از لحاظ وزن و کیلو تخمین می‏زد (چون وزن و کیل را از پیامبر می‏خواستند) ولی من خرمای درختی را از نظر عدد تخمین می‏زنم.
معاویه گفت:
اینک بگو: تعداد خرمای این درخت چند است؟
امام حسن (علیه السلام) فرمود:
چهار هزار و چهار عدد خرما دارد.
معاویه دستور داد خرمای درخت را چیدند و شمردند، دیدند چهار هزار و سه عدد است. متوجه شدند یک خرما نیز در دست عبدالله بن عامر است. همان طور که امام گفته بود جمعاً چهار هزار و چهار عدد خرما شد. سپس امام حسن به معاویه فرمود: به خدا سوگند اگر کافر نمی‏شدی از همه‏ی کارهایی که انجام می‏دهی باخبر می‏کردم، زیرا رسول خدا در زمانی بود که تصدیق کردند اما تو مرا تصدیق نمی‏کنی، بلکه تکذیبم می‏کنی.
ای معاویه به خدا سوگند! تو ابن زیاد را به ریاست دعوت خواهی کرد، حجربن عدی آن انسان خدا پرست را خواهی کشت، سرهایی را از شهرها به نزد تو می‏آورند.
آری، همان طور شد که امام حسن خبر داده بود! معاویه زیاد را برای ریاست (استانداری کوفه و بصره) دعوت کرد، حجر بن عدی را کشت، سر عمر بن حمق را از موصل نزد او آوردند.
امام حسن می‏فرماید: ما آنچه را در شب و روز واقع می‏شود، می‏دانیم(71).







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 29 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0