داستان های بحارالانوار ، امام زین العابدین و مرد دلقک‏

در مدینه مرد دلقکی بود که با رفتار خود مردم را می‏خندانید، ولی خودش می‏گفت:
من تا کنون نتوانسته‏ام این مرد علی‏بن حسین را بخندانم.
روزی امام به همراه دو غلامش رد می‏شد، عبای آن حضرت را از دوش مبارکش برداشت و فرار کرد! امام به رفتار زشت او اهمیت نداد. غلامان عبا را از آن مرد گرفته و بر دوش حضرت انداختند.
امام پرسید:
این شخص کیست؟
گفتند:
دلقکی است که مردم را با کارهایش می‏خنداند.
حضرت فرمود:
به او بگویید: ان لله یوما یخسر فیه المبطلون خدا را روزی است که در آن روز بیهوده‏گران به زیان خود پی می‏برند.(42)







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 29 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0