داستان های بحارالانوار ، اندرزهای امام حسن در آستانه مرگ‏

جناده پسر ابی امیه می‏گوید:
من در هنگام وفات امام حسن علیه السلام به حضور آن بزرگوار رسیدم، دیدم جلوی امام علیه السلام طشتی هست، خونی که استفراغ می‏کرد در آن می‏ریخت و قطعات جگرش(61) به وسیله زهری که توسط معاویه به آن حضرت داده شده بود خارج می‏شد.
به حضرتت عرض کردم: سرورم! چرا خود را معالجه نمی‏کنی؟
فرمود: ای بنده خدا مرگ را با چه می‏توان معالجه نمود؟!
من گفتم: انا لله و انا الیه راجعون...
سپس به امام علیه السلام گفتم: پسر پیامبر خدا! مرا موعظه کن.
فرمود: آری، ای جناده! آماده سفر آخرت باش، توشه این سفر را پیش از فرا رسیدن مرگ تهیه کن!
بدان که تو در تعقیب دنیا هستی و مرگ در تعقیب تو، امروز غم فردا را مخور!
آگاه باش! از مال دنیا سهم تو به اندازه غذای توست و بازمانده آن، مال دیگران است و تو خزینه دار آنها خواهی بود.
بدان که: فی حلالها حساب و فی حرامها عقاب و فی الشبهات عتاب:
فردای قیامت راجع به مال حلال دنیا حساب و درباره حرام آن عذاب و برای شبهه ناک آن سرزنش خواهد بود....
برای دنیایت چنان بکوش که گویی همیشه در آن خواهی زیست، فرصت انجام کارهای آن را داری، و برای آخرت چنان تلاش کن که گویی فردا خواهی مرد، وقت انجام کارهای آن را نداری.
اذا اردت عزا بلا عشیره و هیبه بلا سلطان فاخرج من ذل معصییه الله الی عز طاعته. اگر خواهان عزت بدون قوم و قبیله، و قدرت بدون سلطنت باشی، از ذلت معصیت پروردگار خارج شو، و به عزت طاعت او در آی.







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 29 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0