داستان های بحارالانوار ، بنی اسرائیل در گذرگاه تاریخ
عبدالله بن وهاب میگوید:
یکی از کارگزاران معاویه در کشور هنگام عبور از محلی گودال بزرگی را دید. هنگام کاوش به خمره بزرگ و سرپوشیده رسیدند. گمان کردند گنج در آن نهان هست در بیاورند.
درپوش خمره را که برداشتند، ناگاه جنازه جوانی را در میان آن دیدند که جبه و روپوش از پشم به تن دارد و چکمهای تا نصف ساق در پا او بود، و در بالای سر او کتابی به زبان عبری وجود دارد که نوشته شده:
من حبیب بن حاجز، صحابه موسی بن عمران هستم(144).
هر کس بخواهد آفریدگار بزرگ را از خود، راضی و خوشنود نماید باید با بنی اسرائیل مخالفت کند و آنان را دشمن بدارد، زیرا که:
بنی اسرائیل احکام الهی را ترک کرده، دنبال هوای نفس خود رفتند، رضای خداوند را به غضب او فروختند، راهی را که از آنان پیمان گرفته شده بود میبایست بروند، نرفتند در عوض در زندگی راه انحرافی را انتخاب نموده و به بیراهه رفتند(145).
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 29 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..
