داستان های بحارالانوار ، بهترین راه خداشناسی‏

هشام بن سالم می‏گوید:
خدمت هشام بن حکم که از شاگردان بزرگ مکتب امام صادق (علیه السلام) بود رسیدم از او پرسیدم که اگر کسی از من سوال کرد که چگونه خدایت را شناختی به او چه جواب بدهم؟ هشام گفت اگر کسی از من بپرسد خدایت را چگونه شناختی در پاسخ می‏گویم من خداوند را به وسیله وجود خودم شناختم زیرا که نزدیک‏ترین چیزهاست به من چون وسیله وجود خودم شناختم زیرا که نزدیکترین چیزهاست به من چون می‏بینم اندام من دارای تشکیلاتی است که اجزای گوناگون آن با نظم خاص در جای خود قرار گرفته است ترکیب این اجزا با کمال دقت انجام گرفته و دارای آفرینش معین و دقیقی است و انواع نقاشیها بدون کم و زیاد در آن وجود دارد و می‏بینم که برای من حواس گوناگون و اعضاء مختلف از قبیل چشم و گوش، قوه‏ی شامه، ذائقه و لامسه، آفریده شده و هرکدام به تنهایی وظیفه خویش را انجام می‏دهد در اینجا عقل همه عقلا محال می‏داند که ترکیب منظم بدون ناظم و نقشه دقیقی بدون نقاش به وجود آید از این راه فهمیدم که نظام وجود و نقش‏های بدنم ناظم و طراح باهوش نبوده و نیازمند به آفریدگار می‏باشد...(132)







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 29 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0