داستان های بحارالانوار ، توطئه خطرناک که خنثی شد

متوکل عباسی پیوسته به اطرافیانش می‏گفت:
کار ابن رضا(133) مرا خسته و درمانده کرده است. هر چه کوشش کردم که میگساری نموده و با من هم پیاله شودتا او را نزد مردم سبک کنم و آلوده به گناه نشان دهم ممکن نشد و تا کنون فرصتی به دست نیاوردم.
یکی از حاضران گفت:
اگر نمی‏توانی امام هادی را به چنین کاری وادار کنی، اینک که برادرش موسی که اهل ساز و آواز، و شرابخوار و قمار باز است و از عشق بازی و بد زبانی پرهیز ندارد، او را بیاورید و او را به عنوان ابن الرضا معرفی کنیم و با این کارها بین مردم مشهور کنیم. مردم می‏شنوند ابن الرضا مرتکب چنین کاری شده، دیگر فرقی بین او و برادرش‏امام هادی‏نخواهند گذاشت. در این صورت کسانی که موسی را نشناسند از برادر او خورده می‏گیرند. متوکل این پیشنهاد را پذیرفت. موسی را با احترام از مدینه به سامرا آوردند. متوکل دستور داد تمام بنی هاشم، سر لشگران و سایر مردم به استقبالش رفتند و قطعه زمینی به او واگذار نمود که در آنجا برایش ساختمانی بسازند و گروهی از ساقیان شراب و آواز خوانان و نوازندگان را نزد او بفرستند. پس از آن که دستگاهی آراسته برایش آماده شد، خود متوکل نیز در آنجا به دیدارش برود.
وقتی موسی آمد، حضرت امام هادی علیه السلام در سر پل وصیف که معمولاً واردین را استقبال کنندگان، در آنجا ملاقات می‏کردند با او برخورد کرد و سلام داد، احترامش نمود. سپس فرمود:
این مردمتوکل تو را احضار کرده که آبرویت را ببرد و از ارزشت بکاهد مبادا نزد او اقرار کنی که شراب نوشیده‏ای. موسی گفت: اگر او مرا برای چنین کاری احضار کرده باشد چه می‏توانم بکنم؟
حضرت فرمود: ارزش خودت را از دست مده، معصیت خدا را نکن مبادا کاری انجام دهی رسوا شوی! وئ او جز آبروریزی تو هدفی ندارد.
موسی نپذیرفت. امام سخنش را تکرار کرد و پند و اندرز داد. چون دید قبول نمی‏کند فرمود: اکنون بدان‏این مجلس که متوکل برای تو در نظر دارد که تو با آن بنشینی هرگز برایت فراهم نخواهد شد.
موسی سه سال، هر روز صبح به در خانه متوکل می‏رفت، به او می گفتند: امروز کار دارد، نمی‏تواند تو را بپذیرد، برمی گشت، فردا صبح می‏رفت، می‏گفتند: شراب خورده مست است، صبح پس فردا می‏رفت: می‏گفتند: مریض است، دارو خورده، سه سال بدین گذشت و متوکل کشته شد و در یک مجلس شراب نتوانست با او همنشین شود.(134)
این نمونه‏ای از نقشه های سیاستمداران خائن و نتیجه ی گناهان در زنگی انسان است و ممکن است در هر زمان اتفاق افتد، باید خیلی هوشیار بود و رد غفلت نماند.







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 29 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0