داستان های بحارالانوار ، رمز پایداری اسلام و موانع خلافت علی
روزی عمر در عصر خلافتش با جمعی در مسجد نشسته بود علی (علیه السلام) تشریف آوردند و در کنار عمر نشستند. پس از صحبتهای حضرت بلند شد که برود، یکی از حضار مسجد نگاهی خیره خیره به آن بزرگوار نمود و با اشاره و کنایه گفت:
چقدر علی با تکبر راه میرود. این مطلب را که اظهار کرد، عمر گفت: و الله لولا سیفه لما قام عمودالاسلام؛ به خدا سوگند! اگر شمشیر علی نبود ستون اسلام پایدار نمیشد. با تکبر راه رفتن فقط سزاوار علی است. او قاضیترین امت اسلامی، و پیشرو و بزرگوار آنها است.
شخصی که جسارت به حضرت کرده بود، به عمر گفت:
اگر قضیه چنین است، پس چرا نگذاشتید او خلیفه شود؟
عمر گفت: به دو دلیل!
اول اینکه علی جوان بود
دوم اینکه بنی عبدالمطلب (پسر عموهایش) را خیلی دوست میدارد.
اگر خلافت به دست علی بیفتد همه پستها را به آن میداد، به دیگران چیزی نمیرسید، مانع فقط این دو مطلب بود(38)
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 29 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..
