داستان های بحارالانوار ، علی در میدان کارگری‏

علی علیه السلام می‏فرماید:
در مدینه شرایط زندگی برایم سخت شد. روزی دچار گرسنگی شدید شدم، از خانه بیرون آمده و به جست و جوی کار پرداختم. در مدینه کار پیدا نشد، به حوالی مدینه‏مزرعه‏ای تقریباً در یک فرسخ و نیمی مدینه رفتم، تا بلکه کاری پیدا کنم، آنجا که رسیدم ناگاه زنی را دیدم که خاک الک کرده را جمع کرده، منتظر کارگری است که آب بیاورد و آن را گل کند.
من جلو رفتم و با او در مورد مزد کارگری قرار داد بستم، آنگاه برای آماده کردن گل با دلو آب از چاه کشیدم تا آنجا که دستهایم تاول زده ولی گل برای ساختمان آماده شد و کارم به اتمام رسید.
آنگاه مزد خود را که مقداری خرما بود از آن زن گرفتم و به مدینه برگشتم.هنگامی که خدمت پیامبر رسیدم ماجرا را بیان کردم. من با رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم با هم از آن خرما خوردیم و گرسنگی آن روزمان برطرف شد.(71)
آری، کارگری شغل پسندیده‏ای است که نباید انسان عاری از آن داشته باشد، خداوند توانا نیز کارگر است.







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 29 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0