داستان های بحارالانوار ، عموی بد سرشت‏

ابولهب با آنکه عموی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بود و می‏بایست همچون حمزه یار و یاور آن حضرت باشد، نه تنها کمک کار پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نبود بلکه تا آخرین لحظه دست از آزار و اذیت حضرت بر نداشت. در این زمینه حکایتی را بشنوید.
مردم بازار ذی المجاز مشغول خرید و فروش بودند، شالهای سرخ رنگ بر دوش داشت وارد بازار شد، و فرمود: قولوا لا اله الا الله تفلحوا: ای مردم! بگویید خدایی جز خدای یکتا نیست تا رستگار شوید.
در همان لحظه ابولهب پشت سر آن پیامبر حکت می‏کرد و با سنگ به پای رسول خدا می‏زد به طوری که بر اثر سنگ پای مبارک پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پر از خون شده بود و ابولهب با صدای بلند فریاد می‏زد:
ای مردم! از سخن او (محمد) پیروی نکنید، فانه کذاب: زیرا او دروغگو است.(21)







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 29 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0