داستان های بحارالانوار ، فاطمه در هاله عفت و عصمت
در آخرین روزهای زندگی، زهرای مرضیه به اسماء (27) دختر عمیس فرمود:
اسماء! من این عمل را زشت میدانم که (جنازه را روی چهار چوب میگذارند و پارچهای روی جناره زنان میاندازند، به سوی قبرستان میبرند) زیرا اندام او از زیر پارچه نمایان است و هر کسی از حجم و چگونگی او آگاه میشود.
اسماء گفت:
من در حبشه چیزی دیدم، اکنون شکل آن را به تو نشان میدهم. آنگاه چند شاخهتر خواست. شاخهها را خم کرد و پارچهای روی آنها کشید. به صورت تابوت کنونی درآورد حضرت زهرا علیهاالسلام فرمود:
- چه چیز (تابوت) خوبی است. زیرا جنازهای که در میان آن قرار گیرد تشخیص داده نمیشود که جنازه زن است، یا جنازه مرد. (28)
آری زهرای اطهر راضی نبود پس از مرگ نیز نامحرمی حجم بدان او را ببیند.
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 29 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..
