داستان های بحارالانوار ، فرق ایمان و اسلام‏

ابودعامه یکی از دوستان امام هادی (علیه السلام) بود. می‏گوید:
امام هادی (علیه السلام) در بستر شهادت بود، من به عیادت آن حضرت رفتم، پس از احوالپرسی تصمیم گرفتم خداحافظی کنم و برگردم.
امام فرمود: ابودعامه! حق تو بر من واجب شد، میل داری حدیثی برایت نقل کنم تا شاد گردی؟
عرض کردم: آری، بسیار علاقه‏مندم و به آن نیاز دارم.
فرمود: پدرم از پدرش و او از پدرش تا رسول الله نقل کردند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: ای علی! بنویس!
علی (علیه السلام): چه بنویسم؟
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم): بنویس!
بسم الله الرحمن الرحیم، الایمان ما وقر فی القلوب و صدقه الاعمال، والاسلام ما جری علی اللسان و حلت المناکحه، ایمان آن است که دلها آن را بپذیرد، دل را باور کند و رفتار آن را تصدیق نماید و نشان دهد.
ولی اسلام آن است که بر زبان جاری گردد و ازدواج به آن حلال شود.
ابو دعامه: ای فرزند پیامبر! نمی‏دانم کدام یک از این دو بهتر است؟ خود حدیث یا روایت کنندگان آن که همه معصوم هستند.
امام (علیه السلام): این حدیث به خط علی (علیه السلام) و املاء رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در صحیفه نوشته شده، و به هر یک از ما امامان به ارث رسیده است.(115)







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 29 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0