داستان های بحارالانوار ، قلبی پر از مهر و محبت‏

علی (علیه السلام) باغی داشت که درختانش را پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) کاشته بود و آن حضرت با دستان مبارکش آن را آبیاری کرده بود، همان باغ را به دوازده درهم فروخت و تمام پولها را در راه خدا صدقه داد و به خانه برگشت، در این حال همسر گرامی اش، حضرت فاطمه (علیه السلام) به او گفت:
می‏دانی که چند روز است غذایی نخورده‏ایم و گرسنگی می‏کشیم و فکر می‏کنم تو نیز همانند ما گرسنه‏ای، پس چرا چیزی از آن همه پول بر ایمان نگه نداشتی؟!
حضرت فرمود:
منعنی من ذالک وجوه اشفقت ان اری علیها ذل السؤال:
دلم به حال افرادی که مبادا در اثر گدایی به ذلت و خواری بیفتند سوخت، به همین خاطر چیزی به خانه نیاوردم.(34)







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 29 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0