داستان های بحارالانوار ، من او را دوست دارم چون حسینم را دوست دارد
روزی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در راهی با گروهی از اصحاب میگذشت، کودکانی را دید که با هم بازی میکردند.
حضرت در کنار کودکان نشست و یکی از آنها را بسیار نوازش کرد و پیشانیاش را بوسید سپس او را بر دامن خود نشاند.
از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) پرسیدند:
علت محبت بسیار شما به این کودک چیست؟
فرمود: روزی این کودک را سرگرم بازی با حسینم دیدم که در آن حال خاک زیر پای او را بر میداشت و بر سر و چشمان خود میمالید.
من این کودک را دوست دارم چون حسین خرد سال مرا دوست دارد.
اکنون جبرئیل برای من خبر آورد که همین کودک یار و یاور حسین در واقعه ناگوار کربلا خواهد بود.(60)
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 29 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..

موضوعات وبلاگ
آمار وبلاگ
تعداد كل بازديدها : 638462 نفر
تعداد كل مطالب : 7556 مطلب
ساخت وبلاگ : 15 / 01 / 1394
آپديت : شنبه 25 مهر 1394