داستان های بحارالانوار ، مناظره‏ی جالب ابن عباس با معاویه‏

معاویه در زمان خلافتش پس از انجام حج به مدینه وارد شد.
مردم مدینه از او استقبال کردند ولی از طایفه انصار کسی به استقبال نیامد. پرسید: چرا طایفه انصار به استقبال من نیامدند؟
گفتند: چون فقیر شده‏اند و مرکب سواری ندارند.
معاویه: پس شترانشان چه شد؟
قیس بن سعد که از بزرگان انصار به شمار می‏رفت، گفت:
شتران خود را در جنگ بدر که پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با پدر تو جنگ می‏کردند از دست دادند تا خدای توانا دین اسلام را در پرتوی شمشیرهای آنان پیروز نمود، در حالی که شما به پیروزی اسلام راضی نبودید. معاویه ساکت شد.
قیس گفت: رسول خدا به ما خبر داد که پس از رحلت او ستمگران بر ما پیروز خواهند شد.
معاویه: به مشا چه دستور داده، دستور داده که در آن وقت چه کنید؟
قیس: به ما فرمود که صبر کنیم.
معاویه از روی مسخره گفت: پس صبر کنید تا وی را ملاقات نمایید.
آنگاه در حال عبور به گروهی از قریش برخورد که نشسته بودند. هم برخاستند ولی عبدالله ابن عباس(128) بلند نشد.
معاویه: چرا بر نخاستی، مگر کینه‏ای از جنگ صفین در دل داری؟ نگران نباش ما خون عثمان را که مظلوم کشته شد طلب خواهیم کرد.
ابن عباس، عمر هم کشته شد، پس چرا خون او را مطالبه نمی‏کنی؟!
-: او را شخصی کافر کشت.
- عثمان را چه کسی کشت؟
- او را مسلمان کشتند.
- همین دلیل برای محکومیت تو کافی است.
- ما بر تمام کارگزاران نوشته‏ایم که نباید مردم از فضائل و مناقب علی سخن بگویند، تو نیز خودداری کن.
- مارا از خواندن قرآن جلوگیری می‏کنی؟
- نه.
- ما را از تفسیر و معنای قرآن مانع می‏شوی؟
- نه.
- خواندن قرآن واجب‏تر است یا عمل کردن به آن؟
- البته عمل کردن به قرآن.
- قرآنی را که معنای آن را نفهمیم چگونه به آن عمل کنیم؟
- معنای و مفهوم قرآن را از کسی جویا باش که اهل بیت نباشد.
- قرآن بر خاندان پیغمبر نازل شده آیا سزاوار است معنای آن را از آل ابوسفیان بپرسیم.
ای معاویه! آیا جایز است که ما را از عمل کردن به حلال و حرام قرآن باز داری، اگر مردم از معانی قرآن پرسش نکنند گرفتار اختلاف و بدبختی خواهند شد.
معاویه: قرآن را بخوانید، تاویل هم بکنید، ولی آیاتی را که در شان اهل بیت نازل شده بر مردم نخوانید به جایش چیزهای دیگر بگویید.
ابن عباس: خداوند می‏فرماید:
آنان می‏خواهند نور خدا را خاموش کنند اما خداوند نور خود را کامل می‏کند ولو کافران خوش ندانند.(129)
معاویه: ابن عباس آرام باش، جلوی زبانت را بگیر. اگر هم خواستی بگویی آشکار مگو، در پنهانی بگو.
معاویه یکصد هزار درهم برای ابن عباس فرستاد تا از این راه جلوی زبان گویای او را بگیرد. ولی ممکن نشد.(130)







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 29 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0