داستان های بحارالانوار ، نبرد بیارزش
در مدینه مردی بود به نام قزمان هر وقت سخنی از او به میان میآمد و از کارهای نیکش صحبت میشد، پیغمبر میفرمود:
او اهل آتش جهنم است.
هنگامی که جنگ احد پیش آمد، قزمان در میدان نبرد، با شهامت جنگید و به تنهایی تعدادی از کفار را کشت.
سرانجام زخمهای سنگین برداشت، همراهان او را به خانههای بنیظفر بردند. بعضی خدمت رسول خدا آمدند و ماجرای قزمان را گفتند.
حضرت فرمود:
خداوند هر آنچه را که اراده کرد، انجام میدهد. عدهای از مسلمانان در کنار بستر او بودند و به او میگفتند:
بهشت بر تو مژده باد! زیرا امروز، در راه خدا سخت کوشش و فداکاری کردی و خویشتن را به خطر انداختی.
قزمان در جواب گفت:
مژده بهشت برای چیست؟ به خدا سوگند، فداکاری و جنگم تنها به خاطر دفاع از قبیله و فامیلم بود، اگر موضوع قبیله و فامیل نبود هرگز به جنگ حاضر نمیشدم.
وقتی زخمهای بدن، او را به شدت رنج داد تیری از تیردان بیرون کشید و با آن رگی از بدن خود را برید، بدین وسیله خودکشی کرده به زندگی خود پایان داد.(100)
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 29 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..
