داستان های بحارالانوار ، نصیحتهای گرانبها
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگام اعزام سپاه به جنگ موته، لشگر را تا محلی بدرقه کرد و در آنجا دستوراتی را داد و فرمود:
1- به نام خدا بجنگد و دشمنان خدا و مسلمانان را بکشد.
2- گروهی را در سر زمین شام خواهید دید که از مردم کناره گرفته و در صومعهها مشغول عبادتند، متعرض آنان نباشید.
3- و گروه دیگری را میبینید که شیطان در سرهایشان برای خود لانه ساخته، سرهای این گروه را از تن جدا کنید.
4- درختان را قطع نکنید.
5- و ساختمانها را ویران نسازید.
پس از دستورات پیامبر، سپاه اسلام به سوی جبه حرکت نمود.
در این وقت، عبدالله بن رواحه، که از فرماندهان لشکر بود، خواست با پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) وداع کند، عرض کرد:
یا رسول الله! مرا موعظهای فرما که همواره به یاد داشته باشم. حضرت فرمود: عبدالله! تو فردا وارد سرزمینی خواهی شد که در آنجا خدا را کمتر سجده میکنند. فاکثر السجود: تو بیشتر سجده کن و نماز را بپادار (هرگز همرنگ جماعت مباش).
2- واذکرالله: خدا را همیشه به یاد داشته باش و ذکر خدا کن که این کار تو را در رسیدن به خواسته ات (پیروی بر دشمن) یاری میکند.
عبدالله خواست حرکت کند گفت:
یا رسول الله! این نصیحتها دوتا شد، خدا یکی است و فرد را دوست میدارد، نصیحت سومی را نیز بفرمایید.
3- ای پسر رواحه! هرگز در انجام کار خیر ناتوان مباش. ان اسأت عشرا ان تحسن واحدة: اگر ده گناه انجام دادی حداقل یک عمل خیر هم در کنارش بجا بیاور تا گناهانت بیشتر از ثوابت نباشد.
عبدالله گفت: یا رسول الله! این نصیحتها برایم کافی است.
آنگاه به سوی جبه حرکت کرد و شهید شد.(15)
آری انسان نباید کاری کند که گناهش بیشتر از ثوابش گردد. با اینکه برای یک عمل نیک ده ثواب، ولی هر گناهی فقط یک گناه نوشته میشود. امام سجاد (علیه السلام) میفرماید:
وای بر آن کس که یگان او بر دهگانش افزون گردد.
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 29 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..
