داستان های بحارالانوار ، نیکو کاران ناشناس‏

امام سجاد (علیه السلام) پسر عموی نیازمندی داشت که حضرت نیمه‏های شب به طور ناشناس در خانه او می‏رفت و مبلغی به او کمک می‏کرد.
پسر عموی امام سجاد (علیه السلام) که در آن تاریکی حضرت را نمی‏شناخت به او چنین می‏گفت:
ای مرد نیکوکار! تو به ما یاری می‏رسانی، اما پسر عمویم، علی بن حسین (امام سجاد) به ما رسیدگی نمی‏کند و از حال ما خبر نمی‏گیرد خدا به او خیر ندهد.
امام سخن پسر عمویش را می‏شنید اما چیزی نمی‏گفت و خود را معرفی نمی‏کرد. وقتی امام (علیه السلام) به شهادت رسید، پسر عموی آن حضرت متوجه شد که چند روزی است که آن مرد نیکوکار دیگر به در خانه او نمی‏آید.
آن وقت فهمید که آن نیکوکار امام سجاد بوده است. او از این که درباره امام اشتباه کرده سخت ناراحت شد و برای جبران خطای خود بر سر قبر آن بزرگوار می‏رفت و می‏گریست.(77)







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 29 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0