زبان خوراکیها ، اسم من بامیه است

به من بامیه و گاهی بامیا می‏گویند البته نه آن بامیا که قنادها از ترکیبات زولبیا به شکل من ساخته و در ماه مبارک رمضان شب چره عمومی است. من یک میوه‏ی خورشی هستم که شما با من می‏توانید خوراک و خورشی لذیذ درست کنید.
نختسین گیاه‏شناسی که در اطراف من مطالعه کرده است، ابوالعباس اشبیلی نام داشت و یکی از شاگردان او به نام ابن بیطار تحقیقات او را دنبال کرد، و زادگاه اولیه‏ی مرا مصر دانسته است.
من از خانواده پنیرک هستم و مانند سایر بستگان خود، مثل ختمی دارای لعاب و ماده لزج بوده و با کمک این لعاب است که سینه‏های خسته و کوفته را نرم و گرفتگی صدا و آواز را باز می‏نمایم. با تخم و لعاب خود معده و روده‏ها را جارو کرده، و روغن زده و نرم می‏نمایم. اشتها به غذا را زیاد می‏کنم، سرفه را درمان می‏کنم و فساد خون - بلغم و صفرا و سودا را رفع می‏نمایم. به علت ماده ضد عفونی که دارم، کرم معده و کرمک را از بین میبرم - برگ من خنک و مرطوب‏کننده است.
ساقه بوته‏ی من، دافع بلغم و آب خیسانده‏ی آن، درمان تب‏های کهنه و مزمن است. مشروط بر اینکه چند روز متوالی از آن بیاشامید. در هندوستان تکه‏ای از ساقه مرا با یک شاخه گشنیز ریز ریز کرده، شب در آب می‏خیسانند و صبح کمی آن را کوبیده و صاف می‏کنند و با کمی عسل شیرین کرده و نصف آن را صبح و نصف دیگر را شب می‏نوشند.
ریشه‏ی من تلخ و تند و ملین است، گل من مسهل صفرا - سودا و بلغم می‏باشد.
من دارای ویتامین ث، ویتامین آ و ب می‏باشم، و از فساد خون جلوگیری می‏کنم و اعصاب را تقویت می‏نمایم و به چشم و نیروی بینایی کمک می‏نمایم. در روی پوست و کرک‏های من، مقداری منگنز و کبالت وجود دارد که غذای غدد داخلی بوده، و ترشح آن‏ها را تنظیم می‏نماید.
در اینجا اجازه می‏خواهم عنان سخن را به دست یکی از بستگانم به نام ختمی بدهم و با شما خداحافظی نمایم.
ما دو برادر هستیم به نام‏های پنیرک و ختمی و در کتب طبی به ما خبازی می‏گفتند.
ریشه من دارای 30 درصد لعاب - مقداری نشاسته - آسپراژین و تبائین است. مقداری تانن و قندهای قابل تبلور دارم. یک ماده رنگی زرد هم در ریشه من موجود است و کمی هم روغن دارم.
ریشه گل و برگ ما دو برادر را به عنوان نرم‏کننده سینه و شکم به کار می‏برند و برای معالجه زکام و گلو درد مصرف می‏نمایند.
هنر دیگر ما آن است که مانند بامیه صدا را باز و گرفتگی آواز را برطرف می‏نماییم، و از قدیم خطبا و اهل منبر و صاحبان صوت خوب و حنجره‏ی طلایی، به ما خانواده علاقه‏ی فراوان داشتند.
تخم ما مسهلی قوی است و اخلاط را از معده بیرون می‏کند، و گرفتگی روده‏ها را باز می‏نماید، و درمان خوبی برای عرق النسا (سیاتیک) است.
جوشانده آب تخم من، با شکر اخلاط سوخته را از امعاء خارج می‏نماید و ضماد آن ورم را از بین می‏برد و درد را ساکت می‏کند و ضد سم عقرب می‏باشد. جوشانده برگ گل و ریشه و تخم ما را از راه دهان و تنقیه هر دو استعمال می‏نمایند، و با برگ ما بیشتر ضماد درست می‏کنند و برای تحلیل اورام به کار می‏برند.
ریشه ما را معمولاً خشک کرده، و کوبیده و آرد آن را در صنعت داروسازی برای ساختن حب به مصرف می‏رسانند.
ما بطور خودرو در اکثر نقاط ایران مخصوصاً اطراف تهران - نواحی البرز - رده هفت حوض و همچنین گیلان و آذربایجان و نواحی غربی دریای مازندران - اصفهان - خراسان و جنوب ایران مخصوصاً در جزیره قشم - بندرعباس - کرمان و بلوچستان به عمل می‏آییم. در بلوچستان به ما اوت یرقوچاکو - سر - کوکو و پچکو می‏گویند.







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0